به گزارش خبرورزشی، گراهام سونس نوشت؛ هیچ ۱۷ ساله ای نباید این قدر خوب باشد!
نوشته جادویی این ستاره و سرمربی اسبق لیورپول که یکی از اسطوره های این باشگاه و کشور اسکاتلند است را بخوانید؛
تماشای بازی لامین یامال مقابل اینترمیلان این هفته، تقریباً غیرواقعی بود. هیچ ۱۷ سالهای نباید اینقدر خوب باشد! (البته با کمی شوخی میگویم) اما واقعیت این است که با استعدادی کاملاً خاص طرف هستیم. او تا پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی – که در ماه ژوئیه از راه میرسد – صد بازی در تیم اول انجام داده است.
تابستان گذشته، وقتی اولینبار بازیاش را برای اسپانیا در رقابتهای قهرمانی اروپا دیدم، همین حرفها را زدم. آنچه حالا دلگرمکنندهتر است، ثبات در روند پیشرفت اوست. یامال پتانسیل تبدیل شدن به یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ را دارد.
درک اینکه بازیکنی در این سن نهتنها از نظر تکنیکی و فیزیکی، بلکه از نظر صمیمگیری چنین پختگیای داشته باشد، سخت است. او تصمیمهایی میگیرد که معمولاً از بازیکنان باتجربه انتظار میرود، نه نوجوانها.
تروور فرانسیس یکی از بااستعدادترین بازیکنانی بود که در جوانی دیده بودم – در ۱۶ سالگی در ترکیب بیرمنگام میدرخشید. اما یامال، در ۱۵ سالگی برای بارسلونا بازی کرده و در حال حاضر، از نظر رشد و آمار، جلوتر از رونالدو و مسی در همین مقطع سنی قرار دارد.
او از کار سخت لذت میبرد و از بیرون، پسر سالم و متعادلی بهنظر میرسد.
بدیهیست که پاداشهای بزرگی در انتظارش است، اما حالا توجه سنگینی هم نصیبش خواهد شد. چالش اصلی از اینجا شروع میشود: حفظ تعادل ذهنی. اینکه هر روز را مثل اولین روز، با انگیزه یادگیری آغاز کند و ذهنی باز داشته باشد.
او خوششانس است که در باشگاهی مثل بارسلونا بازی میکند – جایی که پرورش ستارههای جوان، سنتی قدیمیست. آنها بلدند بازیکنان را روی زمین نگه دارند. خلاف برخی باشگاهها، مثلاً منچستریونایتد در دوران پس از فرگوسن که استعدادهای جوان اغلب زیر حجم تعریف و فشار از هم میپاشند.
یامال حتی لازم نیست خیلی دور نگاه کند تا یک هشدار را ببیند: جود بلینگام، در رئال مادرید.
او فصل گذشته شروعی خیرهکننده داشت؛ بهنظر میرسید آماده جهانیشدن است. اما امسال؟ سقوط قابلتوجه. چه در سطح فنی، چه در رفتار در زمین. اعتراضات بیمورد، درگیری با داوران، تصمیمهای عجیب. آیا کسی اشتباه به او مشاوره میدهد؟ اگر چنین مشاوری دارد، باید سریعاً تجدید نظر کند و اگر اینها را نشانهی “اشتیاق” میداند، سخت در اشتباه است.
این دقیقاً همان مسیریست که یامال باید از آن دور بماند.
پول و شهرت، وقتی باعث شوند دیگر به افراد درست گوش ندهی، یا جذب افراد اشتباه شوی، ویرانگرند. فهرست بازیکنانی که در این دام افتادهاند، بلندبالاست.
و چیزی بدتر از این نیست که در ۳۰ سالگی بیدار شوی و بگویی: «چطور این همه فرصت را هدر دادم؟ کاش بیشتر گوش داده بودم. کاش بیشتر تلاش میکردم.»
بلینگام تنها مثال نیست، اما من واقعاً دوست ندارم که او این مسیر را ادامه دهد. او باید بازیهای خودش را دوباره ببیند، و با دقت بررسی کند که چه چیزهایی دارد از دست میرود.
در این لحظات، نقش بازیکنان باتجربه در رختکن حیاتی است – کسانی که این نشانهها را میشناسند و مسیر درست را نشان میدهند. مطمئنم در رئال مادرید و بارسا، چنین افرادی حضور دارند.
و پیام، همیشه یک چیز است:
هیچوقت آنقدر عاقل نیستی که دیگر نیازی به یاد گرفتن یا گوش دادن نداشته باشی.
منبع: خبر ورزشی