مروری‌بر چالش‌های قهرمانان نوجوان در سینمای رسول صدرعاملی| همه دختران من…

مروری‌بر-چالش‌های-قهرمانان-نوجوان-در-سینمای-رسول-صدرعاملی|-همه-دختران-من…

محمد صابری | فیلم سینمایی «زیبا صدایم کن» از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های جشنواره چهل‌وسوم فیلم فجر، تازه‌ترین روایت رسول صدرعاملی از دنیای دختران نوجوان و چالش‌های زیستی آن‌ها در بستر اجتماع است. فیلمی با بازی امین حیایی و ژولیت رضایی که در قالب اقتباس به تولید رسیده و سیمرغ بهترین فیلم فجر را هم از آن خود کرد. به بهانه اکران عمومی این فیلم، مروری‌بر چالش‌ها و ویژگی‌های دختران نوجوان در آثار این فیلمساز کهنه‌کار داشته‌ایم.

به گزارش فیلم‌نیوز، «به نظرم می‌آید ماجرایی که دارد برای دختران در جوامعی از جنس جامعه ما می‌گذرد، خیلی تلخ‌تر از پسران است و باید این ماجراها گفته شود. به‌خصوص در بازه سنی ۱۲ تا ۱۸ سال که گویی همه آن‌ها را یادشان می‌رود.» این‌ها گفته‌های رسول صدرعاملی در مصاحبه همین امروزش با سروش صحت است. کارگردانی که هرچند تنها دو پسر دارد، اما از دهه هفتاد روایت داستان دختران نوجوان تبدیل به دغدغه‌اش شد و تا همین امروز هم شاخص‌ترین و ماندگارترین قصه‌ها درباره این گروه را روانه پرده سینماهای ایران کرده است. کارگردانی که خطاب به سروش صحت گفت: «این قصه‌ها خود به خود می‌آید و یک عالمه از آن‌ها در ذهن من و تو هست اما حسرت می‌خوریم که این‌ها کی قرار است گفته شود.»از این منظر «زیبا صدایم کن» را هم می‌توان قطعه دیگری از پازل دغدغه‌های اجتماعی این فیلمساز به شمار آورد. پازلی که هرچند بالغ‌بر ۳ دهه است که آرام‌آرام قطعاتش در کنار هم قرار گرفته اما هنوز راه زیادی برای تکمیل دارد. این گزارش، مروری است مختصر بر دختران نوجوانی که در قصه‌های سینمایی رسول صدرعاملی جان گرفته‌اند و بخشی از چالش‌ها و دغدغه‌های دخترانه‌شان رنگ پرده سینما به خود گرفته است.

تداعی| دختری با کفش‌های کتانی|۱۳۷۷

پگاه آهنگرانی با ایفای نقش تداعی در این فیلم بود که به سینمای ایران معرفی شد.

فیلم سینمایی‌ «دختری با کفش‌های کتانی» را رسول صدرعاملی در نیمه دوم دهه هفتاد کارگردانی کرد تا نقطه آغازی برای سلسله تجربه‌های او در زمینه روایت‌گری دنیای نوجوانان و به‌طور خاص دختران نوجوان باشد. فیلمی که نگارش فیلمنامه‌ آن را صدرعاملی ابتدا به سعید مطلبی (فیلمنامه‌نویسی که بعدها خالق سریال ستایش شد) پیشنهاد داد اما به توصیه مطلبی، پیمان قاسم‌خانی جوان و تازه‌کار، نگارش آن را برعهده گرفت. پگاه آهنگرانی با ایفای نقش تداعی در این فیلم بود که به سینمای ایران معرفی شد.

چالش‌های دختر نوجوان| رسول صدرعاملی روایت کرده است که ایده اولیه داستان «دختری با کفش‌های کتانی» به‌واسطه مواجهه ناگهانی‌اش با یک دختر نوجوان فراری از خانه، در ذهن‌ش شکل گرفته است. تداعی، شخصیت اصلی این فیلم تصمیم به فرار از خانه گرفته و حالا برشی از پرسه‌زنی‌هایش در دنیای بی‌رحم شهر، در فیلم به تصویر درآمده است. او در ارتباط با آدم‌های جامعه با چالش‌ها و تهدید‌های جدی مواجه است و در مسیر پیاده‌روی شبانه‌اش در معرض تجربه‌های تلخ قرار می‌گیرد.

ویژگی‌های دختر نوجوان | بزرگ‌ترین ویژگی تداعی، احساسات متراکم اوست. دختری که به‌دلیل تکیه بر همین احساسات درونی، گویی آسیب‌پذیرتر هم شده و به همین دلیل قرار گرفتن‌ش در معرض روابط بیمارگونه و گاه تهدیدآمیز، نگران‌کننده‌تر شده است. او هر چند از خانه فرار کرده اما به سختی می‌تواند تکیه‌گاهی ایمن برای خود پیدا کند و استفاده از موتیف علاقه‌ای برای پیاده‌روی روی جدول‌های خیابان، نمودی عینی از موقعیت متزلزل و گام‌های لرزان او در روایت فیلم است.

ترانه| من ترانه ۱۵ سال دارم|۱۳۸۰

ترانه علیدوستی با «من ترانه ۱۵ سال دارم» به سینمای ایران معرفی شد و سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن را گرفت.

بعد از تجربه موفق «من ترانه ۱۵ سال دارم»، این‌بار رسول صدرعاملی خود قلم به دست گرفت و فیلمنامه دیگری درباره یک دختر نوجوان نوشت. فیلمنامه‌ای که در اولین سال از دهه ۸۰ آن را مقابل دوربین برد و نسخه نهایی آن با تحسین‌های بسیاری مواجه شد. «من ترانه ۱۵ سال دارم» رونمایی موفقی در جشنواره فیلم فجر داشت و تا سال‌ها و دهه‌ها بعد، یکی از خاطره‌انگیزترین فیلم‌های نوجوانانه سینمای ایران لقب گرفت. ترانه علیدوستی و نگار جواهریان با اولین نقش‌آفرینی‌های سینمایی خود در این فیلم، به سینمای ایران معرفی شدند و علیدوستی برای ایفای نقش ترانه، سیمرغ بهترین بازیگری فجر را شکار کرد.

چالش‌های دختر نوجوان| ایده اصلی صدرعاملی برای این فیلم، باتوجه به ملاحظات و محدودیت‌های موجود در سال‌های پایانی دهه ۷۰ ایده‌ای به‌شدت جسورانه بود. شخصیت اصلی این فیلم دختری ۱۵ ساله است که سال‌ها پیش مادرش را از دست داده و پدرش نیز در زندان است. او در چنین موقعیت بحرانی‌ای وارد یک رابطه عاطفی با پسری می‌شود که او هم خیلی زود رهایش می‌کند و به خارج می‌رود اما ترانه از او باردار شده است. حالا این دختر نوجوان باید خیلی زودتر از موعد، با چالش‌های مادر شدن و بدتر از آن سایه‌های سنگین قضاوت در اطرافش، مواجه شود.

ویژگی‌های دختر نوجوان| ترانه را به‌نوعی می‌توان نقطه مقابل تداعی به شمار آورد. او دختری نوجوان است اما به اندازه شخصیت اصلی فیلم «دختری با کفش‌های کتانی» روحیه متزلزل و احساساتی ندارد و برعکس تلاش دارد تا در موقعیت بحرانی، به توانمندی‌های درونی‌اش تکیه کند. حضور سایه پدری حمایت‌گر هم او را به یک قهرمانی چند وجهی تبدیل کرده که به خوبی می‌تواند سفر از دنیای دخترانه به دنیایی مادرانه را در روایت فیلم به تصویر درآورد.

آیدا| دیشب باباتو دیدم آیدا|۱۳۸۳

صوفی کیانی بازیگر نوجوان نقش اصلی این فیلم بود که بعدتر فقط در فیلم «رویای خیس» بازی کرد.

بعد از دو فیلم «دختری با کفش‌های کتانی» و «من ترانه ۱۵ سال دارم» که در فاصله سه سال به تولید رسیدند، فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» در سال ۸۳ حکم سومین روایت از یک تریلوژی سینمایی را در کارنامه این کارگردان پیدا کرد. این بار هم محور اصلی روایت دختری نوجوان بود. «دیشب باباتو دیدم آیدا» در جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان درخشید و جایزه اصلی را از آن خود کرد. صوفی کیانی بازیگر نوجوان نقش اصلی این فیلم بود که بعدتر در فیلم «رویای خیس» به کارگردانی پوران درخشنده هم ایفای نقش کرد.

چالش‌های دختر نوجوان| اصلی‌ترین چالش قهرمان روایت «دیشب باباتو دیدم آیدا»، تردید است. دختری دبیرستانی که از شرایطش رضایت کامل دارد و در کنار پدرومادرش احساس خوشبختی می‌کند، ناگهان با تردید درباره وفاداری پدرش نسبت به خانواده مواجه می‌شود. همین چالش تبدیل به جرقه‌ای می‌شود که او را از حریم آرام دنیای نوجوانی خود، به دنیای پیچیده آدم بزرگ‌ها پرتاب می‌کند.

ویژگی‌های دختر نوجوان| آیدا، دختری به‌روز و در عین حال مسئولیت‌پذیر است. او برخلاف شمایل کلیشه‌ای دختران نوجوان در فیلم‌های آن مقطع سینمای ایران، سودای سرکشی و عصیان ندارد اما به‌دلیل شعله شکی که به دلش می‌افتد، تردیدهایش به اوج می‌رسد و گویی رابطه منطقی‌اش با نزدیک‌ترین اطرافیانش دچار بحران می‌شود. آیدا بدون بروز هیجانی نگرانی‌هایش، تلاش دارد برای سیل پرسش‌های خود، پاسخی پیدا کند.

مهتاب| سال دوم دانشکده من|۱۳۹۶

سها نیاستی که همین چند روز پیش برای «زن و بچه» روی فرش قرمز کن رفت اولین بار با فیلم رسول صدرعاملی معرفی شد.

زنجیره فیلم‌های نوجوانانه رسول صدرعاملی بعد از «دیشب باباتو دیدم آیدا» برای مقطعی متوقف شد و این فیلمساز سراغ سه‌گانه دیگری با محوریت «زیارت امام رضا(ع)» رفت. در سال ۹۶ اما او باردیگر به دغدغه دیرپای خود بازگشت و فیلم «سال دوم دانشکده من» با فیلمنامه‌ای از پرویز شهبازی متولد شد. فیلمی که می‌توان فضای روایت آنرا، متأثر از فصل مشترک دغدغه‌های این دو فیلمساز از دو نسل متفاوت به شمار آورد که همزمان با سینمای رسول صدرعاملی، رگه‌هایی آشنا از سینمای شهبازی که فیلم‌هایی همچون «نفس عمیق» و «دربند» را در کارنامه‌اش داشت، در آن مشهود بود. سها نیاستی که همین چند روز پیش برای بازی در «زن و بچه» روی فرش قرمز کن رفت، با بازی در نقش اصلی فیلم «سال دوم دانشکده من» به سینمای ایران معرفی شد.

چالش‌های دختر نوجوان| اگر در فیلم‌های قبلی، رسول صدرعاملی تمرکز خود را بر چالش‌های درون خانوادگی دختران گذاشته بود، این‌بار او سراغ روابط دوستانه رفته و قهرمان اصلی فیلم در رابطه با نزدیک‌ترین دوست خود دچار یک بحران می‌شود. مهتاب و آوا تازه از دوران نوجوانی پا به عرصه جوانی گذاشته‌اند و به‌عنوان دو دوست نزدیک در دانشکده معماری مشغول تحصیل شده‌اند. آن‌ها به اتفاق تعدادی از همکلاسی‌هایشان برای سفر راهی اصفهان می‌شود اما با خون‌ریزی مغزی آوا، سلسله چالش‌های مهتاب آغاز می‌شود.

ویژگی‌های دختر نوجوان| همان‌طور که اشاره شد، کاراکترهای اصلی این فیلم هرچند هنوز سایه‌ای از دوران نوجوانی بر سر خود دارند اما در آستانه ورود به دنیای هزارتوی جوانی ایستاده‌اند. مهتاب با بازی سها نیاستی، دختری به‌روز و تحصیل‌کرده است که حالا قرار است با واقعیت‌هایی درباره زندگی شخصی نزدیک‌ترین دوست خود قرار بگیرد. او در عین حال دختری نیست که نسبت به این تنش‌ها، از خود تزلزل نشان دهد و بیش از سایرین اصرار دارد که تکیه‌گاه دوستش باقی بماند.

زیبا| زیبا صدایم کن|۱۴۰۳

ژولیت‌ رضایی جدیدترین دختر نوجوانی است که به واسطه بازی در فیلم رسول صدرعاملی شناخته شد.

صدرعاملی بعد از «سال دوم دانشکده من» کمی از دنیای کارگردانی فاصله گرفت و در قامت حامی فیلمسازان جوان، اولین فیلم محمد کارت یعنی «شنای پروانه» و اولین فیلم آرمان خوانساریان یعنی «جنگل پرتقال»‌ را تهیه‌کنندگی کرد که هر دو تبدیل به آثاری تحسین‌برانگیز شدند. او اما در مواجهه با یک رمان، باردیگر سودای فیلمسازی درباره دختران نوجوان در دلش زنده شد. «زیبا صدایم کن» که سال گذشته عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر را به‌دست آورد، اقتباسی از یک رمان به همین نام است و ژولیت رضایی به‌واسطه نقش‌آفرینی در نقش اصلی آن، به سینمای ایران معرفی شد و توانست نامزدی برای سیمرغ فجر را هم تجربه کند.

چالش‌های دختر نوجوان| کاراکتر اصلی فیلم «زیبا صدایم کن» را هم می‌توان خسرو دانست و هم زیبا. هم پدر در روایت این فیلم حائز اهمیت است و هم دختر. صدرعاملی با تکیه بر روایت داستانی فرهاد حسن‌زاده در رمان «زیبا صدایم کن» بیش از هرچیز تلاش کرده است دنیای دونفره میان یک پدر و یک دختر نوجوان را به تصویر درآورد. دختر نوجوان فیلم اما چالش‌های متعددی در زندگی‌اش داشته است. از مادری که او را رها کرده تا پدری که به‌دلیل تنش‌های روانی در تیمارستان به سر می‌برد. او در حال زندگی در یک خوابگاه است و به‌سختی تلاش می‌کند تا به استقلال مالی برسد. در این موقعیت، ناگهان او در معرض قضاوت و شناختی تازه از پدرومادرش قرار می‌گیرد.

ویژگی‌های دختر نوجوان| اگر بخواهیم مقایسه‌ای میان کاراکتر «زیبا» در فیلم و رمان داشته باشیم، به تفاوت‌های جدی برمی‌خوریم که در جای خود قابل بررسی است اما آنچه در فیلم شاهد هستیم، دختری عصیان‌گر و معترض است که نسبت به نقشی که پدرومادرش در نابسامانی‌های زندگی‌اش داشته‌اند، به‌دنبال پاسخ می‌گردد. او حتی در اولین مواجهه تلاش می‌کند پدرش را پس بزند و به‌سختی رضایت می‌دهد که در روز تولدش، همراه او شود. زیبا دختری مستقل است که شاید برای احقاق حقوق خود نیاز به پشتیبانی از پدر داشته باشد اما اصلا نمی‌خواهد تصویری مستأصل از خود در نگاه دیگران ترسیم کند.

منبع: فیلم نیوز

لینک کوتاه خبر:

https://khabar.name/?p=24821

نظر خود را وارد کنید

آدرس ایمیل شما در دسترس عموم قرار نمیگیرد.

تصویر روز: