دراگان اسکوچیچ سرمربی موفق تراکتور در فوتبال ایران است. او نه تنها در لیگ برتر با تیم پرستاره تراکتور قهرمان میشود که استقلال را هم در سوپرجام شکست میدهد.
کارنامه اسکوچیچ با این جامهایی که گرفت، تکمیل و تکمیل تر شده و در نتیجه، این مربی شایسته تکریم و تمجید است. دراگان البته دلخوریهای گسترده ای هم از فدراسیون فوتبال و شخص مهدی تاج دارد.
در این باره البته قضاوتهای گوناگونی پیرامون عملکرد اسکوچیچ در تیم ملی وجود دارد که در زمان خودش به آن رسیدگی شده؛ اما برخی موضوعات برای دراگان همچنان لاینحل باقی مانده است.
اسکوچیچ ۵ سال پس از برکناری از تیم ملی، هربار که با سوالاتی در این زمینه مواجه میشود، طعنههایش را نثار بعضیها میکند؛ این نیش و کنایه بعضا نصیب مهدی طارمی هم میشود.
به عنوان مثال دراگان در آخرین مصاحبهاش گفت: «طارمی بازیکن خیلی خوبی است ولی مربی نیست و نمیتواند تیم ملی را مدیریت کند و در همه تصمیمات تأثیرگذار باشد.»
این نکته نشان میدهد اسکوچیچ از سرشکم سیری چنین ماجرای مساله داری را مطرح نکرده و لابد او مشکلاتی با طارمی در تیم ملی داشته که این گونه از او یاد میکند.
آنچه دراگان را در این ماجرا به کنج رینگ میبرد، نه طرح و یادآوری مسائل تاریخ مصرف گذشته که مماشات عجیب او در یک سکوت بلند وطولانی است.
اگر بازیکنی در تیم ملی مانند طارمی وجود داشته که به زعم اسکوچیچ، پا را فراتر از حد و حدود خود گذاشته و تیم ملی را شخصا مدیریت کرده (بلکه در اخراج سرمربی نقش مستقیم داشته)، این وظیفه اسکوچیچ بود که مماشات نمیکرد، تن به یک سکوت طولانی نمیداد و همه چیز را در زمان خودش بر زبان میآورد.
شخم زدن آنچه در گذشته رخ داده، یک آواربرداری بی حاصل است که متاسفانه در این زمانه، گوش شنوایی برای آن پیدا نمیشود. اسکوچیچ باید در همان روزها که خود قربانی چنین مسائلی در تیم ملی شد، داد سخن سر میداد؛ نه این که حالا پس از ۵ سال باید هم به صورت سربسته و محافظه کارانه مسائلی را مطرح کند که گفتن یا نگفتنش، دیگر سودی به حال او ندارد!
منبع: خبر ورزشی