به گزارش خبرورزشی، ابرچی اِزه — گلزنی که با ضربهای پیروزمند، آتش در دل این فینال باشکوه افکند — ورزشگاه را با توپ مسابقه در دست و لبخندی به پهنای طاقِ ومبلی ترک کرد.
جوئل وارد — کسی که امسال پس از ۱۳ سال و بیش از ۳۵۰ بازی، کریستال پالاس را ترک خواهد کرد — جام را با انگشت اشارهاش مانند کیسهای پلاستیکی آویزان کرده بود. حتی در این بازی هم به میدان نرفته بود.
و سپس دروازهبان تیم؛ دین هندرسون، ۲۸ ساله، با اعتمادبهنفسی بزرگ بهاندازه استعدادش، که ممکن بود اخراج شود اما ماند و یک پنالتی را مهار کرد و با چندین سیو درخشان تیمش را به افتخار رساند. او ایستاد و گفت که از قبل همه چیز را پیشبینی کرده بود.
هندرسون شب شنبه گفت: «رمی متیوز (دروازهبان ذخیره پالاس) امروز صبح توی اتاقم بهم گفت که قراره یه بازی فوقالعاده داشته باشم و یه پنالتی بگیرم. فقط گفتم: “آره، میگیرم.” و همین هم شد.»
این همان جوهره جام حذفی است. روایتهایی مانند این را بال و پر میدهد، هرچند خیالی به نظر آیند. به فوتبالیستها قدرت میبخشد و انسانها و باشگاهها را دگرگون میکند.
بودن در ومبلی در روز شنبه، بار دیگر یک امتیاز بود. هواداران پالاس و آنان که در سوی دیگر ورزشگاه از منچستر آمده بودند، رنگ و زندگی به این مراسم بخشیده بودند، بهگونهای که روح را به وجد میآورد. خورشید میتابید و فوتبال — از لحاظ داستان، هیجان و درام — میدرخشید.
برای منچستر سیتی، این ضربهای دیگر به شکم بود، پس از فصلی که مانند سقوط از لبه پرتگاه، غیرمنتظره و سهمگین بود.
بازیکنانشان مانند اشباح از ومبلی بهسوی اتوبوس تیم رفتند؛ مبهوت حریفی که بار دیگر در فینال چیزی بهتر ارائه داده بود — پس از شکست فصل پیش برابر منچستر یونایتد.
آنان که ایستادند و سخن گفتند — بازیکنانی چون کوین دی بروینه و برناردو سیلوا — گویی روحی پر از پشیمانی، گناه و اندوه را خالی میکردند؛ احساسی که با ناکامی ورزشی و کمکاری در میادین همراه است.
روی اتوبوس سیتی، تصویر جامهایی که تاکنون فتح کردهاند نقش بسته. در دوره پپ گواردیولا، همه چیز را فتح کردهاند و در این مسیر ما را به وجد آوردهاند.
آنهایی که امروز سبک و فلسفه این مربی بزرگ را زیر سؤال میبرند، حافظهای کوتاه دارند. برخی نظرات درباره مشکلات سیتی به طرز عجیبی پوچ است.
اما حقیقت این است که سیتی این فصل را بدون هیچ جامی به پایان خواهد رساند. چنین اتفاقی از فصل نخست گواردیولا در سال ۲۰۱۶-۱۷ تاکنون رخ نداده بود و اکنون، بازسازی پیش روی او بسیار عظیم است.
امشب، تیمش میزبان بورنموث در لیگ برتر است، در حالی که صعود به لیگ قهرمانان اروپا هنوز قطعی نشده — جملهای که باید دوبار خوانده شود.
اما شنبه، روز پیروزی بود. زمانی که بازیکنان پالاس بهسوی شور و نشاط در پارک باکس نزدیک میرفتند — جشنی که بیسروصدا نبود — استیو پریش، رئیس باشگاه، در کنار پسر هشتسالهاش ایستاده بود و گفت — کاملاً بهجا — که این پیروزی باید نهتنها بهعنوان افتخاری برای جنوب لندن و پالاس، بلکه بهمثابه ندایی برای باشگاههایی در سطح مشابه قلمداد شود.
یک الگو ارائه شده است. افتخار تنها برای باشگاههای بزرگ نیست — در دسترس همگان است، اگر تنها شجاعت و جسارتِ رسیدن به آن را داشته باشند. جام حذفی نباید مزاحمت باشد؛ میتواند درگاهی باشد.
پریش گفت: «واقعاً فکر میکنم ما الگویی ارائه دادیم. تیمهایی که حذفشان کردیم احتمالاً میگویند “میتوانستیم ما باشیم”. من کاملاً این را باور دارم.
برای جام حذفی هم عالی است. حتی طرفداران سیتی هم، بعدتر، احتمالاً خواهند گفت که این اتفاق برای فوتبال خوب بود، برای جام حذفی خوب بود. باشگاهها با خود خواهند گفت “کریستال پالاس انجامش داد. ما هم میتوانیم”.»
اعتماد به نفس مربی پالاس، اولیور گلاسنر، از دیداری در لیگ برتر با سیتی در ماه گذشته نشأت میگرفت. سیتی با نتیجه ۵-۲ پیروز شد اما پالاس گلهای نخست را به ثمر رساند. گلاسنر بعد از بازی شوخی کرده بود که سیتی دیگر نمیتواند به آن شیوه مقابل پالاس بازی کند؛ کنایهای که تنها نیمی از آن به شوخی بود، با این مضمون که او اکنون رمز موفقیت مقابل گواردیولا را یافته. شاید حق با او بود.
برای پیروزی در ومبلی، عوامل زیادی باید به نفع پالاس پیش میرفت، و تا حدی نیز چنین شد.
هندرسون میتوانست پیش از مهار پنالتیاش اخراج شود. سپس، هنگامی که سیتی صاحب پنالتی شد، به طرز عجیبی نفر اشتباهی آن را زد؛ پس از آنکه ارلینگ هالند جایش را به عمر مرموش داد.
با این حال، این نتیجه به احساس کلی توازن نسبی در فوتبال انگلستان این فصل افزود.
نیوکاسل جام اتحادیه را برده. ناتینگهام فارست در پی صعود به لیگ قهرمانان است.
تیمهایی چون پالاس، بورنموث، برنتفورد و برایتون دیگر با احساس تسلیم به مصاف بزرگان نمیروند.
در ومبلی، همه چیز با شکوهی رنگین به نمایش درآمد. بیطرفانی چون ما از پیروزی پالاس شگفتزده شدیم، اما واقعاً هم چندان غافلگیرکننده نبود.
در سال ۱۹۸۸، ویمبلدون با شکست لیورپول، بنیان فوتبال را لرزاند. ویگان در سال ۲۰۱۳، سیتی را شکست داد و مانچینی را برکنار کرد. آنها شوکهایی بزرگ بودند — ویگان همان سال سقوط کرد و هنوز بازنگشته.
این پیروزی چنین حسی نداشت. بله، پیروزی تیمی دستکمگرفتهشده بود، اما هرکسی که بازیهای اخیر این دو تیم را دیده بود، میتوانست وقوعش را پیشبینی کند.
واقعیت در نهایت خود را نشان خواهد داد. تابستان پیشرو، علاقه به مربی دوستداشتنی و بااستعداد پالاس بسیار زیاد خواهد بود.
پریش میگوید گلاسنر خواهد ماند، اما نهایتاً شاید تصمیم با او نباشد. چالش لیگ اروپا در شبهای پنجشنبه هم در پیش است.
اما اینها چالشهایی هستند که در مسیر موفقیت باید پذیرفت. اکنون دنیای پالاس چنین است. آنها دیگر یکی از «سایر تیمهای لندن» نیستند. آنها کریستال پالاساند، قهرمان جام حذفی ۲۰۲۵.
و باید احساس خاصبودن داشته باشند — چراکه واقعاً هم خاص است. برخلاف آنچه برخی میخواهند القا کنند.
منبع: خبر ورزشی